|
|
|
درآمدي بر كتابداري در ايران و ژاپن - نويسنده (گان) : عباس گيلوري |
|
چكيده : در اين نوشتار تلاش خواهد شد تا با نگرشي تاريخي و پيگيري فرآيندهاي كتابداري و اطلاعرساني، وضعيت كتابداري و كتابخانهاي در دو كشور ايران و ژاپن بررسي گردد.
كليد واژه ها :كتابداري؛ ايران؛ ژاپن
متن مقاله : مقدمه اگر گردآوري، ذخيره، سازماندهي و اشاعه اطلاعات را از اهداف عمده كتابداري و اطلاعرساني بهحساب آوريم و حفظ دانش گذشتگان و انتقال آن به آيندگان را هدف نهايي اين علم درنظر بگيريم، بر اين اساس شايد بتوان ادعا كرد كه تاريخچه كتابداري در جهان به قدمت تاريخ بشري است. بيشك تاثير كتابخانه و كتابداري را ميتوان بر تمام شاكله تمدنهاي بشري شاهد بود. بنابراين، براي بررسي و ردگيري تاريخ و فرآيندهاي كتابداري بايد آن را در بستري فرهنگي و تاريخي مورد بررسي قرار داد. همانطور كه هسل يادآور ميشود، بايد پيشرفت كتابخانه بهعنوان يك نهاد را در ساختار و چارچوب جريانهاي كلي فرهنگي موردبررسي قرار داد. در اين خصوص تامپسون اظهار ميدارد كه "تاريخ كتابخانه بخشي اساسي از تاريخ پيشرفت معنوي تمدن است"(موكهرجي، 1368، ص.79). بررسيهاي تاريخي نشان داده است كه در زمينه رشد و توسعه كتابخانهها، جوامع انساني پيشرفت يكسان و يكنواختي نداشتهاند. در برخي نواحي رشد كتابداري و كتابخانهها سريع و در برخي نقاط ديگر رشد بسيار كمي وجود داشته است. نكتهاي كه نميتوان آن را انكار كرد آن است كه پس از دو انقلاب ارتباطي جهاني،
يعني، چاپ بهعنوان اولين انقلاب ارتباطي و رايانهها بهعنوان دومين انقلاب ارتباطي، در وضعيت كتابداري، اطلاعرساني و كتابخانههاي بيشتر كشورهاي جهان تغييرات شگرفي پديدار گشت. اين تحولات كم و بيش در همه كشورها مشهود بود و روند توسعهاي آن كه بيشتر بر افزايش سرعت دستيابي، جامعيت بازيابي و جستجوي مدارك مرتبط تاكيد داشت در كل جهان و در همه كشورها عموميت يافت. در آغاز قرن جديد و در شهرهاي صنعتي، مردم بيشازپيش درگير زندگي در جهاني هستند كه عميقاً و اصولاً با آنچه كه در آن بهدنيا آمدهاند تفاوت دارد. در عرض كمتر از دو دهه ما شاهد تغييرات فنآورانه، اقتصادي، سياسي و فرهنگي در مقياسي بودهايم كه بهدنبال توجيه استفاده از «انقلاب» جهاني براي تعريف و شرح اين تغييرات است. انقلاب اطلاعاتي كه در دهه 1970 شروع شده و هنوز نيز كامل نشده است، روزگاري چندان مشهود نبود و پيآمدهاي مهمتري بيش از تغيير صِرف يك حكومت يا حتي تغيير كلي يك سيستم سياسي از آن انتظار نميرفت. اين انقلاب تحولي اساسي در شيوة زندگي ما بوجود آورد و به روشهاي مختلف هر انسان بر روي كره زمين را تحت تأثير قرار داده است. نماد اين انقلاب رايانه است كه درست مانند ظهور انواع شناختهشده كتاب و همچنين ابداع خط، لحضه روشني در تاريخ و بازيابي اطلاعات بهحساب ميآيد. باتوجه به نكات پيشگفته و با عنايت به اينكه بررسي وضعيت كتابداري و اطلاعرساني در دو يا چند كشور بدونتوجه به پيشينه تاريخي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي آن كشورها ميسر نخواهد بود، در اين نوشتار تلاش خواهد شد تا با نگرشي تاريخي و پيگيري فرآيندهاي كتابداري و اطلاعرساني، وضعيت كتابداري و كتابخانهاي در دو كشور ايران و ژاپن بررسي گردد.
پيشينه كتابداري در ايران پيش از انقلاب اسلامي ايرانيان در تمام دورههاي تاريخي به كتاب و كتابخانه علاقه داشتهاند. روزگاري در تخت جمشيد كتابخانه بزرگي وجود داشت كه در آن هزاران لوحه گلي نگهداري ميشد. لوحههاي گلي يافتشده در تختجمشيد و فسا شاهدي معتبر بر وجود كتابخانههاي عظيم در ايران باستان است. كتابخانه اردشير بابكان و كتابخانه جنديشاپور، دو كتابخانه ديگر در گذشته تاريخي كشور ايران هستند. پس از اسلام و با رشد فزاينده مساجد، كمتر مسجدي وجود داشته است كه در آن كتابخانهاي وجود نداشته باشد. كتابخانه نوحابنمنصور و عضدالوله ديلمي از كتابخانههاي مشهور در دوره پس از رواج اسلام در ايران ميباشند(گنجي، 1379). شايد اولين خدمات كتابخانهاي در ايران فقط امانت كتاب بوده است. بههرحال رشد فزاينده دانش، تغيير در نيازهاي اطلاعاتي خوانندگان و توسعه فنآوريهاي اطلاعرساني باعث شد تا فعاليتهاي كتابخانه از امانت صرف كتابها خارج شده و بهسوي خدمات نوين كتابداري گرايش يابند. شايد بتوان گفت كه تاريخچه كتابداري ايران به حدود 15 قرن پيش يعني همزمان با ظهور اسلام بازميگردد (فرجپهلو، 1373، ص.2). اما خدمات نوين كتابداري در ايران و برنامهريزيهاي مستقل در اين حوزه به سال 1316 باز ميگردد. در اين سال اولين دوره كلاسهاي آموزش كوتاهمدت كتابداري در دانشسراي عالي تهران برگزار شد و برحسب ضرورت در ساير مراكز آموزشي مشابه نيز ادامه يافت (كياني خوزستاني، حسن، ص. 36). در سال 1331 يك دوره آموزش كتابداري در دانشگاه تهران برگزار شد. آقاي جوزف اشتوم فل اتريشي و خانم مارگارت گليور آمريكايي براي تدريس در اين دوره دعوت شدند كه در محل سابق دانشكده ادبيات و دانشسراي عالي دانشگاه تهران، اين دوره پنج ماهه را برگزار كردند (آموزش، 1349). همچنين در سال 1338 و به همت ناصر شريفي اولين كتابدار ايراني با درجه دكتري، چند دوره كوتاهمدت كتابداري برگزار شد(هاروي، 1989). در سال 1345، و همزمان با تاسيس انجمن كتابداران ايران، اولين دوره كامل آموزش كتابداري در سطح فوقليسانس در دانشگاه تهران تصويب و برگزار شد. در سال 1347 و با همكاري پروفسور مانگالا، كتابدار هندي، دوره ليسانس كتابداري در دانشگاه آذرابادگان تبريز برگزار شد و در سال بعد يك دوره فوقليسانس كتابداري نيز در اين دانشگاه راهاندازي گرديد. در سال 1348، اولين دوره فوقديپلم كتابداري در مدرسه عالي ايران زمين برگزار شد. در سال 1350 اولين دوره كلاسهاي كوتاهمدت در كتابخانه ملي ايران برگزار شد. مدت اين كلاسها يك ماه بود. يك دوره آموزش سه ساله كتابداري از سال 1352 تا 1354 در ايران برگزار گرديد كه بر اساس آن 39 مدرس در شش استان كشور به آموزش كتابداري مشغول شدند(انصاري، 1354). در سال 1353 در دانشگاه شيراز گروه كتابداري تاسيس شد و ابتدا دوره فوقليسانس كتابداري و از سال 1356 دوره ليسانس اين رشته برگزار شد. دانشگاه جندي شاپور اهواز كه دوره كهاد كتابداري را برگزار ميكرد در سال 1356 يك دوره فوقليسانس كتابداري را برگزار كرد. همچنين در مهر ماه سال 1357 دانشگاه متحدين (الزهراء فعلي) به كمك جان هاروي اولين دوره فوقليسانس كتابداري خود را برگزار كرد(هاوي، 1981).
پس از انقلاب اسلامي پس از انقلاب اسلامي و بهدليل انقلاب فرهنگي تمام دانشگاههاي كشور تعطيل شد. بنابراين، همه دورههاي كتابداري در دانشگاهها نيز به تبع آن از كار خويش بازماندند. در سال 1361 دانشگاهها براي دانشجوياني كه تحصيل آنان متوقف مانده بود بازگشايي شد. در سال 1362 و با تصويب شوراي عالي برنامهريزي آموزشي، دوره جديد كارداني كتابداري آغاز شد. در دانشگاههايي چون تهران، شيراز، اهواز، مشهد و تبريز دورههاي كارداني كتابداري برگزار شد. در سال 1366 دانشگاههاي تهران، شيراز، اهواز، اصفهان، مشهد و تبريز آمادگي خود براي برگزاري دورههاي كارشناسي كتابداري را اعلام كردند. در سال 1368، دانشگاههاي تهران، شيراز، اهواز و تبريز دوره كارشناسي كتابداري را برگزار كردند. از اين چهار دانشگاه، فقط در دانشگاه اهواز دوره ليسانس كتابداري با گرايش علوم پايه و در سه دانشگاه ديگر اين دوره با گرايش علوم انساني داير گرديد.
از چند سال قبل به بعد (1365 به بعد) در دانشگاههاي تهران، شيراز، تربيت مدرس، علوم پزشكي ايران، آزاد اسلامي و شهيد چمران اهواز دورههاي كارشناسي ارشد داير است. از سال 1370 دوره دكتري اين رشته در دانشگاه آزاد اسلامي برگزار شده و تاكنون چند دوره از دانشجويان آن فارغ التحصيل شدهاند. در سال 1374 شوراي برنامهريزي ستاد انقلاب فرهنگي جواز راهاندازي دوره دكتراي كتابداري در دانشگاه شيراز با همكاري دانشگاه فردوسي مشهد را صادر كرد (تصويب، 1377). اين دوره از سال 1378 در دانشگاه شيراز با 5 دانشجو و دانشگاه مشهد با 2 دانشجو آغاز شد. اكنون دانشگاه مشهد نيز مجوز برگزاري مستقل اين دوره را دريافت كرده و دانشگاه تهران نيز با پذيرش 4 دانشجو، از بهمن ماه 1380 دوره دكتراي كتابداري و اطلاعرساني را برگزار خواهد كرد. در كنار دورههاي دانشگاهي، مؤسساتي چون مركز اسناد و مدارك علمي، كتابخانه ملي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت آموزش و پرورش و ساير دانشگاهها، كارگاهها و دورههاي كوتاهمدت كتابداري برگزار شد. مركز اسناد و مدارك علمي از سال 1360، چهار دوره عمومي آشنايي با خدمات و فعاليتهاي كتابداري و اطلاعرساني و دو دوره تخصصي نمايهسازي را برگزار كرد. معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي با همكاري سازمان جهاني بهداشت در سال 1371 كارگاهي را درزمينه آموزش كتابداري برگزار كرد (سينايي، 1355) . اداره كل آموزشهاي ضمنخدمت وزارت آموزش و پرورش استان تهران در سال 1371 دورهاي را در 120 ساعت براي آموزش كتابداران شاغل در آن وزارتخانه برگزار كرد. همچنين در همين سال دوره كوتاهمدت آموزش كتابداري در وزارت فرهنگ و آموزش عالي براي افزايش سطح علمي-تخصصي كتابداران شاغل در كتابخانههاي عمومي برگزار شد (حمزهپور، 1377). پس از آن تاريخ اين دوره هر ساله بهصورت پيوسته برگزار شده است.
كتابخانه ملي در ايران كتابخانه ملي در راس ساير كتابخانهها قرار دارد. معمولاً دونسخه از كتابهاي تازه انتشاريافته به كتابخانه ملي اهدا شده تا فهرستنويسي و در آن نگهداري شود. كتابخانه ملي ايران در سال 1316 در تهران گشايش يافت. از سال 1346 زير نظر وزارت فرهنگ و هنر (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فعلي) قرار داشت. اكنون كتابخانه ملي زير نظر مستقيم رئيسجمهور قرار دارد و رئيسجمهور رئيس كتابخانه را تعيين ميكند. بودجه كتابخانه ملي را دولت تامين ميكند و اداره آن بر عهده هيات امناي كتابخانه است. حفظ و نگهداري كليه آثار فكري كشور و كمك به پيشرفت نظام كتابخانهاي كشور از جمله وظايف كتابخانه ملي است(اجلالي، 1378). پيش از انقلاب اسلامي كتابخانه ملي از ده بخش تشكيل شده بود كه عبارتند از: بخش نسخ خطي، بخش مبادلات بينالمللي، بخش دريافت و سفارش، بخش مبادلات داخلي، بخش مرجع و ايرانشناسي، بخش مخزن و كتابهاي چاپي، بخش فهرستنويسي، بخش كتابشناسي، بخش ميكروفيلم و بخش ادواريها .(Umapathy, 1978) بر اساس طرح جديد، كتابخانه ملي از دو معاونت، معاونت اطلاعرساني و معاونت پردازش و پژوهش تشكيل شده است. ساختمان قديمي اين كتابخانه در خيابان سي تير در تهران واقع است. ساختمان جديد كتابخانه ملي ايران كه در اراضي عباسآباد در زميني به وسعت 000/62 متر مربع در حال ساخت است، "مهمترين ساختمان عمومي است كه در دوران پس از انقلاب اسلامي ايران در دست احداث است. ... ساختمان كتابخانه حدود 000/90 متر مربع زيربنا دارد و در شرايط عادي ميتواند تا حدود 4 ميليون جلد و درصورتيكه از سيستم قفسهبندي فشرده يا ربات استفاده شود تا 7 ميليون جلد كتاب و نشريات ادواري را در خود جاي دهد" (كتابخانه، 1375). بهگفته مسئولان كتابخانه، فاز اول ساختمان در نيمه اول سال 1381 بازگشايي خواهد شد. اكنون بالغ بر 000/90 كتاب فهرستشده در اين كتابخانه وجود دارد. كتابخانه ملي علاوه بر انتشار كتابشناسي ملي، كه اكنون بر روي ديسك نوري منتشر ميشود، شماري از كتابها و راهنماها را نيز منتشر كرده است. نشريه فصلنامه كتاب از انتشارات كتابخانه ملي است كه منظماً و بهصورت فصلي منتشر ميشود. اكنون ناشران موظفاند تا كتابهاي در دست چاپ خود را پيش از انتشار و بعد از دريافت مجوز انتشار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، براي فهرستنويسي پيش از انتشار (فيپا)به كتابخانه ملي، كتابخانه دانشكده علوم دانشگاه تهران، يا پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي تحويل نمايند. فيپا بايد در پشت صفحه عنوان كتابها چاپ شود.
كتابخانههاي عمومي نقش كتابخانه عمومي در ايران ايجاد فرصتهايي براي خودآموزي، تشويق و ترويج مطالعه و كمك به ارتقاي سطح فرهنگي و اجتماعي جامعه است. در ايران سه نوع كتابخانه عمومي (دولتي، مردمي و مشاركتي) وجود دارد اما كتابخانههاي عمومي دولتي رواج بيشتري دارد. تعداد كتابخانههاي دولتي تا پايان سال 1374 بالغ بر 990 كتابخانه بوده است (ميرحسيني، 1375). اكنون نزديك به 1500 كتابخانه عمومي در سرتاسر كشور وجود دارد. تمام كتابخانههاي عمومي زير نظر هيات امناي كتابخانههاي عمومي كشور فعاليت ميكنند. بودجه اين كتابخانهها از بودجه جاري دولت تامين ميشود. براي آموزش ضمنخدمت كتابداران شاغل در كتابخانههاي عمومي، دورههاي منظم آموزشي (به مدت يك هفته يا 10 روز) در طول سال و در استانهاي مختلف برگزار ميشود. هيات امناي كتابخانههاي عمومي كشور مسئوليت برگزاري اين دورهها را برعهده دارد.
كتابخانههاي كودكان پيش از انقلاب، كتابخانه كودكان و نوجوانان در ايران نسبت به ساير كتابخانهها پيشرفتهتر و توسعهيافتهتر بوده است. كتابخانههاي كودكان زيرب نظر كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان قرار دارد. پيش از انقلاب، 28 كتابخانه كودك در تهران، 118 كتابخانه كودك در ساير استانها و 40 كتابخانه سيار وجود داشته است (Umapathy, 1978) . كتابخانههاي كودكان اغلب با ساختمان ؛Bµ زيبا و مناسب در پاركها واقع شدهاند. مؤسسه مركزي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان وظيفه انتخاب، سازماندهي، و ارسال كتاب به ساير كتابخانههاي كودكان را برعهده دارد. اكنون نيز كتابخانههاي كودكان همچنان به فعاليت خود ادامه ميدهند اما با مشكلاتي چون كمبود بودجه كافي، نداشتن نيروهاي متخصص و عدم برنامهريزي روبرو هستند.
كتابخانههاي دانشگاهي اكنون در اغلب دانشگاهها و دانشكدهها، كتابخانه وجود دارد. دانشگاههايي چون تهران، مشهد، شهيد چمران اهواز، اصفهان و كرمان علاوه بر كتابخانههاي دانشكدهاي، داراي كتابخانه مركزي نيز ميباشند. تقريباً همه كتابخانههاي دانشگاهي از مجموعههاي مناسبي برخوردارند. امانت بينكتابخانهاي در بين كتابخانههاي دانشگاهي از رواج چنداني برخوردار نيست. هرچند نظام سازماندهي در اغلب كتابخانههاي دانشگاهي، نظام ردهبندي كنگره (LC) است اما هنوز در برخي از كتابخانهها نظام رده بندي ديويي است. ميتوان گفت كه تقريباً همه منابع كتابي در كتابخانههاي دانشگاهي فهرستنويسي شده و دسترسي به منابع ازطريق برگهدان ميسر است. با ورود رايانه در عرصه كتابداري و اطلاعرساني، اكنون بسياري از كتابخانههاي دانشگاهي منابع خود را به رايانهاي وارد كرده و امكان جستجوي منابع كتابخانهاي خود ازطريق رايانه را فراهم آوردهاند.
كتابخانههاي مدارس آموزش مدرسهاي در ايران در يك دوره دوازده ساله انجام ميشود. اين آموزش، دوره 5 ساله دبستان، دوره 3 ساله راهنمايي، دوره 3 ساله دبيرستان و دوره يك ساله پيش دانشگاهي را دربر ميگيرد. باتوجه به جوانبودن ميانگين سني جامعه، تعداد دانشآموزان نيز بسيار زياد است. متاسفانه و عليرغم اهميت نقش كتابخانه در اين دوره كتابخانههاي مدارس در ايران چندان پيشرفته نيستند و عموماً فاقد كتابدار ميباشند. بيشتر كتابخانههاي مدارس از يك قفسه كتاب تجاوز نميكند. به جز در شهرهاي بزرگي چون تهران، اصفهان، مشهد و شيراز، در ساير استانها كمتر كتابخانه بزرگ مدارس را ميتوان شاهد بود. اغلب كتابخانههاي مدارس موجود، از نظام سازماندهي مشخصي برخوردار نيستند. درواقع، مجموعههاي آنها فهرست نشدهاند. در سال 1351 وزارت آموزش و پرورش تاكيد داشت كه مدارس 15 درصد از شهريه خود را به كتابخانه اختصاص دهند اما پس از انقلاب چنين دستوري وجود ندارد. براي كتابخانههاي مدارس بودجه ثابت و مشخصي درنظر گرفته نشده است.
كتابخانههاي تخصصي در ايران نمونههاي بسيار مناسبي از كتابخانههاي تخصصي وجود دارد. كتابخانههايي چون كتابخانه آستان قدس رضوي، كتابخانه منطقهاي شيراز، كتابخانه مركزي دانشگاه علوم پزشكي ايران، كتابخانه مركزي شركت ملي نفت ايران، كتابخانه بانك مركزي ايران، كتابخانه حوزه علميه قم، كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي، كتابخانه سازمان برنامه و بودجه، كتابخانه مجلس شوراي اسلامي، كتابخانه وزارت امور خارجه و مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران از نمونههاي اين نوع كتابخانه ميباشند. در اغلب كتابخانههاي يادشده علاوه بر اشتغال كتابداران متخصص و ارائه خدمات مناسب كتابداري و اطلاعرساني، ازنظر غناي مجموعههاي خود نيز بي نظير ميباشند. علاوه بر نمونههاي يادشده، در بسياري از وزارتخانههاي كشور كتابخانههاي تخصصي وجود دارد.
وضعيت كتابداري در ژاپن وضعيت آموزش كتابداري كشور ژاپن در قرن 3 بعد از ميلاد، و ازطريق محققان كرهاي به شخصيتهاي چيني معرفي شد. در قرن 4 ميلادي تعدادي از پناهندگان سياسي كره به تابعيت ژاپن درآمدند و مذهب و فرهنگ خود را به جامعه ژاپن وارد كردند( كتاب سبز، 1364). قديميترين كتاب تاريخ ژاپن به زبان كانجي است كه در سال 712 ميلادي گردآوري شده است. چاپهايي از احكام بودايي هياكو مانتو بر روي صفحات فلزي و قطعات چوبي در سال 770 چاپ شدهاند. فرهنگ بودايي توسط امپراطور، درباريان و اشراف ژاپن پذيرفته شده بود. برخي از آنان به آموزش و جمعآوري طومار براي كتابخانههاعلاقمند بودند. آنتويي اين (نارا) از ايزونوكامي نوياكانسوگا(781-729) و كوباادن از سوگاوارا ميچيزان ، مجموعههايي خصوصي درباره بوديسم و كنفوسيوسيانيسم بودند و محققان ميتوانستند به آنها دسترسي داشته باشند. اغلب از مجموعه نارا كه به صورت سيستم قفسه باز اداره ميشد بهعنوان شاهدي بر اين مدعا استفاده ميشود كه اين مجموعه اولين كتابخانه عمومي در ژاپن بوده است. در دوره سامورايي و در نيمه دوم قرن 13، طايفه هوجو كتابخانه كانازاوابونكو را تاسيس كردند. اين مجموعه كه بيش از ده هزار منابع بودايي بر روي طومار بود مورداستفاده محققان قرار ميگرفته است. مدرسه آشيكاگات گاكو كه در آن غيبگويي تدريس ميشد در سال 1432 بازگشايي شد. مجموعه غني و عظيم كتابخانهاي اين مدرسه محققان سراسر كشور ژاپن را به خود جذب ميكرد. همچنين، در سال 1590، شوگان توكوگاوا ايياسو كه خود يكي از طلبههاي معتقد به فلسفه كنفوسيوس بود، از محققان براي چاپ كتاب دعوت كرد و كتابها و منابعي كه در طول جنگهاي داخلي پراكنده شده بود را جمعآوري نمود. بعلاوه، او كتابخانهاي خصوصي بهنام موميجيياما بونكو داشت (كون، 1993). در دوره ادو (1868-1590) ژاپن به صورت ملوكالطوايفي و زير نظر شوگان اداره ميشد. شوگانها مدارسي محلي كه داراي كتابخانه با كتابهايي چاپي بود را داير كردند. مدارس كوچك خصوصي وجود داشت كه به كودكاني از طبقات غيرشوگان تعليمات ابتدايي خواندن و نوشتن را آموزش ميدادند. نكته قابل توجه آنكه در دوره قبل از دوره ادو، قرض دادن كتاب از كتابخانه به تجارتي بدل شده بود. كتابفروشها بستههاي كتاب را به خانه مشتريان برده و در ازاي تحويل مبلغي را دريافت ميكردند. در دوره ادو بيش از 2000 ناشر در سراسر ژاپن فعاليت داشتند كه تجارت آنان نيز بسيار سودمند بوده است. در سال 1872، اولين كتابخانه سلطنتي توسط دولت تاسيس شد. مجموعه اين كتابخانه، از مجموعههاي مدرسه هوشي زاكا و ديگر مؤسسات حكومتي تشكيل شده بود. در همين سال و با اجباريشدن تحصيلات عمومي، در هر استان يا نواحي زيرنظارت دولت، مراكز تربيت معلم تاسيس شد. در سالهاي بعد كتابخانههاي استاني به كتابخانههاي مركزي بدل شدند. در سال 1892 انجمن كتابداري ژاپن تاسيس شد. انجمن كتابداري ژاپن تنها مؤسسه عمومي در كشور ژاپن است كه همه انواع كتابخانهها را زير پوشش خود دارد. اين انجمن 5500 عضو حقيقي (شامل افراد) و 2200 عضو حقوقي (شامل مؤسسات و سازمانها) دارد. مجله انجمن بهنام توشوكان زاسشي بهصورت ماهانه منتشر ميشود. ساير انجمنهاي عبارتند از: انجمن كتابخانههاي دانشگاههاي خصوصي (1930)، شوراي كتابخانههاي دانشگاه ملي (1924)، انجمن مدرسه كتابداري ژاپن (1950)، انجمن كتابخانههاي تخصصي ژاپن (1952)، شوراي ملي كتابخانههاي عمومي ژاپن (1967) و انجمن كتابخانه كالجهاي خصوصي (Japan, 1985) . در دوره تاي شو(1925-1912) تعداد كتابخانههاي عمومي ژاپن افزايش يافت. در اولين سال از حكومت تاي شو 445 كتابخانه و در آخرين سال از دوره تايشو 4337 كتابخانه وجود داشت اما تعداد كتابها در اين كتابخانهها كم بود و بهطور متوسط به 2000 جلد در هر كتابخانه ميرسيد. تا پيش از جنگ جهاني دوم رشد كتابخانهها از ثباتي نسبي برخوردار بود بهطوري كه تعداد آنها به 4794 كتابخانه رسيد. در طول جنگ و با بمباران و حملات هوايي، بسياري از كتابخانهها در آتش سوختند. تقريباً بيش از نيمي از مجموعههاي كتابخانههاي مركزي استانها و حدود 80 درصد از مجموعه كتابخانههاي شهرداريها نابود شدند ( Statistical, (1999 . پس از جنگ جهاني و با همكاري يك هيات آموزشي از آمريكا، كتابخانههاي ژاپن دوباره توسعه يافتند. در سال 1921، مؤسسه آموزش كتابدار و زير نظر وزارت آموزش در توكيو تاسيس شد. قبل از جنگ جهاني دوم اين مؤسسه تنها مؤسسه آموزش كتابدار در سطح دبيرستان بود. مؤسسه يادشده تا سال 1964 كه به كالج ملي كتابداري بدل شد، 1530 كتابدار را آموزش داد. پس از تبديلشدن به كالج، يك دوره دو ساله كتابداري و يك دوره يك ساله براي فارغالتحصيلان كارشناسي دانشگاهها برگزار كرد. اين كالج در سال 1980 دوباره سازمان يافت و به دانشگاه ملي كتابداري و اطلاعرساني تبديل شد. درهمين زمان محل آن از توكيو به تسوكوبا انتقال يافت. در سال 1951 مدرسه كتابداري ژاپن در دانشكده ادبيات دانشگاه كيو و با همكاري مؤسسه كتابداري آمريكا و بنياد راكفلر تاسيس شد. اين مدرسه اولين مدرسه كتابداري در سطح دانشگاه بود كه براي آموزش حرفه كتابداري در سطح ژاپن تاسيس شده بود. در اولين سالهاي تاسيس اين مؤسسه، آمريكاييها برنامههاي آموزش كتابداري و اطلاعرساني را اداره كرده و دورههاي آموزشي آن را برگزار ميكردند. در سال 1984 در دانشگاهايچي شوكوتوكو كه دانشگاهي ويژه زنان بود، يك دپارتمان علوم كتابداري و اطلاعرساني تاسيس شد.
كتابخانه ملي ژاپن در سال 1947، كوكوريتسو كوكايي توشوكان - كتابخانه مجلس شوراي ملي تاسيس شد كه وظايف كتابخانه ملي را برعهده دارد. اين كتابخانه در اصل براي ارائه خدمات به اعضاي شورا بنيان نهاده شد اما عموم مردم نيز ميتوانند از خدمات آن بهره گيرند. اين كتابخانه يك مركز كتابشناختي با امتياز قانوني براي ذخيره انتشارت داخلي و اداري در ژاپن است. ساختمان آن با زيرزمين داراي مساحتي به وسعت 73674 متر و با گنجايش 000/500/4 جلد مدرك است كه در دهه 1990 گسترش چشمگيري يافت. كتابخانه مجلس ملي داراي 6 دپارتمان و اداره است. در اواخر دهه 1980، اين كتابخانه تقريباً 000/100/5 جلد كتاب، 500/115 عنوان نشريه ادواري، 000/328 نسخه نقشه، 500/313 ديسك صدا، 000/170 حلقه ميكروفيلم، 000/645/1 برگ ميكروفيش، 000/240 پاياننامه دكتري و 000/51 كتاب به خط بريل است. سالانه بيش از 000/400 مراجعهكننده (1600 نفر در روز) از اين مجموعه استفاده ميكنند. بهطور كلي در سراسر كشور سيستم امانت بينكتابخانهاي وجود دارد. كتابخانه شوراي ملي كتابها را به هر كتابخانه، اعم از عمومي، دانشگاهي يا تخصصي امانت ميدهد. اطلاعات كتابشناختي درباره ذخيره قانوني انتشارات، بر روي يك نوار مغناطيسي و در قالب يك بانك اطلاعات مركزي با نام ژاپنمارك قرار گرفته است. كتابشناسي ملي ژاپن كه بهطور هفتگي ويرايش، و ماهانه نمايهسازي ميشود، ازجمله محصولاتي است كه ژاپنمارك گردآوري و چاپ ميكند. 372 كتابخانه ژاپن، ژاپنمارك را بهصورت سيدي رام مشترك ميباشند.
كتابخانههاي دانشگاهي ژاپن پس از جنگ دوم جهاني و درنتيجه اصلاح در نظام آموزش و پرورش، چهره آموزش عالي در ژاپن نيز تغيير كرد. سيستم آموزش و پرورش مختلط معمول شد، تعداد دانشجويان دانشگاه افزايش يافت و كالجهاي جوانان براي آموزش زنان جوان به وجود آمدند. در اوايل سال 1991، 95 دانشگاه ملي، 38 دانشگاه دولتي و 357 دانشگاه خصوصي وجود داشت. اين دانشگاهها تقريباً 000/000/2 دانشجو را آموزش ميدادند كه 34 درصد آنها را خانمها تشكيل ميداد. در اين كتابخانهها بيش از 000/569/1 جلد كتاب نگهداري ميشود. براي هر دانشجو در كتابخانههاي دانشگاهي تقريباً 134 جلد كتاب، در كتابخانههاي محلي تقريباً 126 جلد و در كتابخانههاي خصوصي 53 جلد كتاب جود دارد (Kon, 1993) .براي تهيه منابع كتابخانهاي، در كتابخانههاي دانشگاهي تقريبه 22000 ميليون ين، در كتابخانههاي محلي تقريباً 1800 ميليون ين و در كتابخانههاي دانشگاههاي تخصصي تقريباً 33000 ميليون ين بودجه هزينه ميشود. 76 درصد از خدمات كتابخانهاي دانشگاهي، 13 درصد از خدمات كتابخانهاي محلي و 27 درصد از خدمات كتابخانهاي در دانشگاههاي خصوصي، رايانهاي شدهاند. بزرگترين كتابخانه ملي دانشگاهي ژاپن، كتابخانه دانشگاه توكيو است كه در سال 1877 تاسيس شده است. اين كتابخانه بزرگ شامل چندين كتابخانه دانشكدهاي، بخش و مؤسسات تحقيقاتي است. قديميترين دانشگاه خصوصي، دانشگاه كيو است. همه اعضاي دانشكده و دانشجويان در همه بخشهاي ساختمان آزادانه به منابع كتابخانه دسترسي دارند. براي تهيه مجلات علمي، فهرست مشترك و ايجادسيستم امانت بينكتابخانهاي، وزارت آموزش به كتابخانههاي دانشگاهي كمك ميكند.
كتابخانههاي عمومي ژاپن پس از جنگ دوم جهاني، كتابخانههاي عمومي بهعنوان نهادي مستقل تعريف شدهاند كه هدف آنها ارائه خدمات به عموم مردم ازطريق كتابها و مواد ديگر است. در كشور ژاپن دو نوع كتابخانه وجود دارد: كتابخانههاي وابسته به دولت و كتابخانههاي وابسته به شهرداري. در سال 1988 تعداد كتابخانههاي دولتي و شهرداريها بالغ بر 1872 كتابخانه بود كه مجموعهاي بالغ بر 000/244/153 را دربر داشتند. امانت كتاب، خدمات مرجع، خدمات سمعي و بصري و خدمات براي كودكان، از دهه 1950 آغاز و در دهه 1960 توسعه فراواني يافت. در سال 1970، ارئه خدمات به معلولان نيز آغاز گرديد (Statistical, 1999) .
كتابخانههاي آموزشگاهي نظام آموزشي در ژاپن بهصورت 6 سال در دوره ابتدايي، 3 سال راهنمايي و 3 سال دبيرستان، پس از جنگ دوم جهاني بهتصويب و اجرا درآمد. 9 سال اول (دوره دبستان و راهنمايي) اجباري است. پس از جنگ فقط تعداد كمي از مدارس كتابخانه داشتند كه معلمان علاقمند و طرفداران كتابخانه آن را اداره ميكردند. در سال 1953 قانون كتابخانه مدرسه وضع شد و درحا حاضر بيش از 98 درصد از مدارس داراي كتابخانه هستند. اگرچه قانون كتابخانهاي آموزشگاهي مدارس را به استخدام كتابدار معلم ملزم ميكرد، اما قانوني تكميلي پيش بيني شده بود كه بر اساس آن مدارس ميتوانستند بهطور موقت استخدام اين كتابداران را به تعويق بيندازند. از آنجا كه بهنظر ميرسيد اين طرح بهتدريج مانع رشد و توسعه كتابخانههاي آموزشگاهي شود، بنابراين مورد انتقاد واقع گشت. كتابخانههاي مدارس ابتدايي بهطور متوسط 5811 جلدكتاب دارند و هزينههاي كتابخانه معادل 365000 ين (2400 دلار آمريكا) بوده است. در كتابخانههاي مدارس راهنمايي، تعداد متوسط كتابها 6496 و متوسط هزينه كتابخانه 50500 ين بود. كتابخانههاي دبيرستانها بهطور متوسط داراي 18241 جلد كتاب و هزينه كتابخانه 163500 ين (10900 دلار) براي دبيرستانهاي عمومي و 000/064/3 ين براي دبيرستانهاي خصوصي بود. در 68 درصد كتابخانههاي دبيرستاني كتابدار معلمين بهطور تماموقت كار ميكردند.
كتابخانههاي تخصصي و مراكز اطلاعرساني كتابخانههاي تخصصي عموماً كوچك هستند. متوسط مجموعه آنها 32000 منبع ژاپني، 17000 كتاب خارجي، 328 عنوان مجله ژاپني، و 225 عنوان مجله خارجي است. از هر 6 نفر كارمند شاغل در اين كتابخانهها تنها يك نفر تمام وقت مشغول به كار است. مركز اطلاعرساني علوم و تكنولوژي ژاپن بهعنوان تشكيلاتي غيرانتفاعي، در سال 1957 تاسيس شد. در سال 1988 اين مركز تقريباً 15000 عنوان مجله به زبان ژاپني و ساير زبانها را دربر داشت. وظيفه اصلي اين مركز تهيه چكيده از مجلات ژاپني و ساير مجلات خارجي و تبديل آنها به بانك اطلاعاتي است. اين مركز امكان جستجوي درونخطي بر روي اطلاعات كتابشناختي اين چكيدهها را فرآهم ميآورد. مركز اطلاعرساني علوم و تكنولوژي ژاپن براي پاسخگويي به تقاضاي فزاينده ساير كشورها، پايگاهي اطلاعاتي با نام JICST-E را فرآهم آورده است. اين بانك اطلاعاتي، عناوين منابع ادواري ژاپني به زبان انگليسي و چكيده برخي از مقالات را دربر دارد. انجمن كتابداري پزشكي ژاپن 104 كتابخانه در دانشكدههاي پزشكي را زير پوشش دارد. امانت بين كتابخانهاي در كتابخانههاي پزشكي ژاپن بهخوبي سازمان يافته است. تقريباً در همه كتابخانههاي پزشكي پايانههايي رايانهاي براي ارائه خدمات درونخطي وجود دارد. استفاده از فن آوري ديسك نوري نيز در اين كتابخانهها عموميت دارد.
نتيجه باتوجه به آمار و اطلاعات موجود درباره وضعيت كتابداري و اطلاعرساني در دو كشور ايران و ژاپن كه در سطور فوق به آنها اشاره شد ميتوان گفت: 1. بهنظر ميرسد كه وضعيت كتابداري و اطلاعرساني در آغاز نسبت به كشور ژاپن از سطح بالاتري برخوردار بوده است. 2. اگرچه جنگ جهاني دوم باعث شد تا بسياري از كتابخانههاي ژاپن ازبين رفته و منهدم گردند، اماپس از جنگ جهاني و با توجه به برنامهريزي دقيق اين كشور، و افزايش اهميت و توجه به كتابخانهها به سرعت وضعيت كتابخانهها و همچنين كتابداري اين كشور بهبود يافته و توسعه پيدا كرد. اما پس از انقلاب اسلامي در ايران، متاسفانه بهعلت عدموجود برنامهاي منسجم و مدون براي كتابخانهها و كتابداري، ما تغييراتي اساسي يا تحولي بنياني در وضعيت كتابخانهاي و برنامههاي كتابداري كشور را شاهد نبودهايم. 3.كتابخانههاي دانشگاهي ايران ازنظر توانهاي بالقوهاي چون سطح خدمات، منابع موجود در آنها و همچنين نيروي متخصص شاغل، چندان از كتابخانههاي مشابه خود در ژاپن فاصله ندارند. 4. كتابخانههاي مدارس در ايران قابلمقايسه با كتابخانههاي مشابه خود در كشور ژاپن نميباشند. اصولاً بايد گفت كه در قبل و بعد از انقلاب آنگونه كه بايد به كتابخانههاي مدارس در ايران بهاي چنداني داده نشده است. 5. بهنظر ميرسد كه از نظر آموزش كتابداري و اطلاعرساني و آموزش كتابداران هر دو كشور در يك سطح قرار دارند. اما درخصوص واحدهاي مورد تدريس در دو كشور تفاوتهايي وجود دارد. 6. حجم مجموعه و تعداد كتابخانههاي عمومي در ايران با موارد مشابه آنها در ژاپن قابلمقايسهاند. 7. بهنظر ميرسد كه تعداد، غناي مجموعه، قدمت و حجم منابع كتابخانههاي تخصصي در ايران به نسبت ژاپن در سطح بالاتري قرار دارد.
فهرست منابع
«آموزش كتابداري جديد در ايران» . خبرنامه انجمن كتابداري ايران، دوره سوم، زمستان 1349. ص. 37. اجلالي، پرويز، تابش، احمد. « تعريف كتابخانه و طبقهبندي كتابخانهها در ايران» . پيام كتابخانه، سال نهم، شماره سوم، 1378). ص. 11-6 انصاري، نوشآفرين. «كارنامه سه ساله آموزش كتابداري در دورههاي كوتاهمدت 1354-1352». نامه انجن كتابداري ايران، دوره هشتم، 1354. ص.526. «تصويب دوره دكتراي كتابداري و اطلاعرساني» . كتابداري و اطلاعرساني،فصلنامه كتابخانه مركزي و مركز اسناد آستان قدس رضوي، سال اول، تابستان 1375. ص. 85. حمزهپور، محمدكاظم . «تاريخچه كلاسهاي كوتاهمدت كتابداري در ايران». پيام كتابخانه، دوره هشتم، زمستان 1377. ص. 87-85. سينايي، علي. « نكاتي چند پيرامون برنامههاي آموزش كتابداري در دانشگاههاي ايران». نامه انجمن كتابداري ايران، دوره نهم، 1355. ص. 271-261. فرجپهلو، عبدالحسين.« مروري بر زيرساخت تكنولوژي اطلاعات در ايران». ترجمه عباس گيلوري، اطلاعرساني، دوره 10، شماره 4، 1373. ص. 9-1. «كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران». پيام كتابخانه، سال ششم، شماره دوم، تابستان 1375. ص. 83-82. «كتاب سبز ژاپن». تهران: وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، 1364. كياني خوزستاني، حسن. « نظام آموزش كتابداري در دانشگاههاي ايران در دو دهه قبل و بعد از انقلاب اسلامي و نكات لازم در اصلاح و بهبود وضعيت موجود» . پيام كتابخانه، سال هفتم، شماره دوم، 1376. ص. 49-35. گنجي، عليرضا. «تاريخچه كتابخانه در ايران». پيام كتابخانه، سال دهم، شماره چهارم(39)، 1379. ص. 84-83. موكهرجي، ا. ك. « تاريخ و فلسفه كتابداري» . ترجمه اسدالله آزاد. مشهد: آستان قدس رضوي، 1368. ميرحسيني، زهره، بابالحوائجي، فهيمه. « تصويري اجمالي از كتابخانههاي عمومي در ايران» . پيا كتابخانه، سال ششم، شماره اول، 1375. ص. 49-34.
Harvey, John F. "Irainian information education". Journal of education for library and information science, Vol. 29, No. 3 1989. PP. 188-189. Harvey, John F. "History of librarianship in iran" . International handbook of contemporary developments in librarianship. Westport: Green Wood Press, 1981. P.149. "Japan libraries and librarianship" . Encyclopedia of library and information Science. New York: Marcel Deker, 1985. Kon, Madoko. " Japan libraries" . World encyclopedia of library and information services, 3rd. ed. 1993. P.407-411. Statistical yearbook. Unesco, 1999. Umapathy, K. S. "Libraries and librarianship in iran" . International library review, No. 10, 1978. PP. 119-135. منبع:www.ketabdar.org
|
|
|
|
|