تاريخ و زمان
جمعه 7 ارديبهشت 1403  
  جستجو
  بازديدها
تعداد بازديد از سايت: 1034079
تعداد بازديد اين بخش: 69327
در امروز: 182
اين بخش امروز: 5

  درباره مطالعه و كتابخواني
«كتاب خواندن» آموختنى است
مى گويند كتاب به بال هاى تخيل و خلاقيت آدم قدرت پرواز مى دهد؛ مى گويند كتاب خواندن وسعت ديد آدم ها را بيشتر مى كند، وسعت ديد هم مى تواند به حل بهتر مسائل و درك بهتر شرايط زندگى كمك كند. اما هميشه پس از اعلام آمار كتابخوانى در ايران، سرها به نشانه تأسف تكان مى خورد. اين يعنى ايرانى ها با يك عادت نامطلوب دست به گريبانند؛ عادت كتاب نخواندن! برخى كارشناسان معتقدند؛ كتاب نخوانى به جزيى از فرهنگ تبديل شده است. بگذريم از آمارهاى درست و غلطى كه روز به روز نگرانى جامعه فرهنگى و خانواده ها را در كشور پررنگ تر مى كند. برخى گفته ها و آمارها حكايت از مطالعه كمتر از يك دقيقه در روز دارد كه البته خانه كتاب، آمار كتابخوانى به اين تار و تيرگى را نمى پذيرد. به هر حال براى رسيدن به سرمنزل مقصود كتاب و كتابخوانى راه بسيار داريم، اما براى رسيدن به اين منزل يك تلنگر به نهادهاى فرهنگى مدرسه و خانواده، لازم به نظر مى رسد.

* كتاب خواندن، رفتارى آموختنى

به نظر مى رسد كتابخوانى يك رفتار آموختنى است و براى آموختن يك رفتار و درونى كردن آن، بدون شك نمى توان نقش خانواده را ناديده گرفت. شخصيت كودك در خانواده دوام و قوام مى گيرد. اين كه خواندن كتاب چه ضرورتى دارد و جايگاه آن را بايد كجاى خانه و خانواده جست وجو كرد، مسأله اى قابل تأمل است كه نمى توان در عرصه در و پنجره باز براى ورود اقيانوسى از اطلاعات، بى تفاوت از كنار آن گذشت.

دكتر «فريبرز حميدى» روانشناس در اين باره به «ايران» مى گويد: «در گذشته وقتى صحبت از خانواده به ميان مى آمد، تصوير يك محفل دوستانه و صميمى در قاب ذهن نقش مى بست كه اعضاى آن با نهايت مهر و عطوفت غم ها و شادى هايشان را قسمت مى كردند، اما امروز ديگر خانواده آن چارديوارى بسته نيست، بلكه دريچه هاى بزرگى از دنيا به سوى آن باز شده است، به طورى كه اينترنت و تلويزيون و كتاب و مجله جزيى از فرهنگ ارتباطات قلمداد مى شود. بنابراين عوامل تأثيرگذار بر خانواده به عنوان يكى از اساسى ترين نهادهاى فرهنگى بايد دقيقاً بررسى و نقاط مطلوب، تقويت شود و نسبت به نقاط تأثيرگذار منفى هشدار داد. همچنين زمانى مى توان از حريم اين نهاد مقدس دفاع كرد كه از نقش كالاهاى فرهنگى مؤثر بر آن غفلت نشود. در عصر جديد، اقلام موجود در سبد فرهنگى خانواده بسيار متنوع است. رسانه هاى ديدارى و شنيدارى، كتاب ها و مطبوعات در اين بعد جاى مهمى را اشغال مى كنند. در اين ميان مطالعه كتاب، روابط و برخورد ميان اعضاى خانواده را متأثر از خود مى كنند و تربيت كودكان و نوجوانان را سمت و سو مى بخشد.

علاوه بر اين اقتصاد و الگوى مصرف خانواده را تعريف مى كند و مسائل درونى آن را كم رنگ تر جلوه مى دهد. به همين خاطر انعكاس اين تأثيرات در سطح مدرسه و دانشگاه به خوبى احساس مى شود. كتاب به دانش افزايى خانواده كمك و زمينه تربيت فرهنگى را فراهم مى كند، اما به خاطر گسترش نيافتن فرهنگ مطالعه، اكنون اين كالاى فرهنگى كارايى زيادى در خانواده ندارد.»

* ترويج عادت كتاب نخواندن در نظام آموزشى كشور

بدون شك چگونگى جايگاه كتاب و مطالعه آن به عنوان يك محصول برآمده از دل فرهنگ و عادت پسنديده در نظام آموزشى كشور، تعليم و تربيت را طرح و رنگى زيبا يا نازيبا مى بخشد.

درباره اين جايگاه مهم دكتر «عليرضا شريفى» پژوهشگر حوزه تعليم و تربيت معتقد است: «در جامعه ما و به طور مشخص در آموزش و پرورش، كتاب اصلى ترين ابزار انتقال است. در آموزش عالى نيز كتاب محور قرار مى گيرد. بنابراين ظاهراً خروجى نظام آموزشى كشور بايد اين باشد كه نوجوان برحسب عادت گرايش بيشترى به مطالعه پيدا كند اما عكس آن اتفاق مى افتد. حجم مطالب درسى ارائه شده از اول دبستان تا دوره پيش دانشگاهى در مقايسه با نظام هاى آموزشى كشورهاى ديگر بسيار زياد و متنوع است و آنچه از ارائه حجم بالاى اطلاعات به دانش آموزان نتيجه مى شود، دچار شدن به بيمارى عادت تصويرى است. در اين شيوه آموزشى فرصت تعمق درباره مطالب ارائه شده به دانش آموز بسيار محدود است و او فقط به اجبار مطالب را طوطى وار مى خواند و حفظ مى كند. روش ارزشيابى ما هم به كمك مى آيد، يعنى ابزار ارزشيابى ما فرآيندمدار نيست. آموخته هاى دانش آموزان پس از ۱۲ سال و به صورت تستى ارزشگذارى مى شود و به جاى توجه به نتيجه آموخته ها، به سطحى نگرى، تعجيل در يادگيرى و فراموشى سريع براى جايگزينى با مطالب و مواد درسى جديد، منتهى مى شود؛ همچنان كه اوج ارزشيابى سطحى را در كنكور سراسرى مى توان مشاهده كرد.»

دكتر شريفى، روش تدريس معلم در كلاس درس را مورد تأكيد قرار مى دهد. «معلم ما در كلاس، روش سخنرانى يعنى روشى كه براى دانش آموز ملال آور است را انتخاب مى كند. حجم بالاى مطالب درسى، جمعيت زياد كلاس و كمبود وقت در پاره اى از مواقع معلم را ناچار به انتخاب روش سخنرانى مى كند. قرار گرفتن و پذيرفتن چارچوب مديريتى مدرسه نيز معلم را مجبور مى كند در زمان محدود با توجه به تعطيلات زياد دانش آموزان، آنچه را كه تعيين مى شود تدريس كند. اين مسأله قالبى بودن را به دانش آموز منتقل مى كند و ديگر كسى از او انتظار دنبال مطالب و آموزه هاى جديد رفتن را ندارد و چون دانش آموز از مطالعه خود لذت نمى برد و به مفاهيم هم عميقاً بى توجه است، فضاى نامطلوب از مطالعه و كتاب در ذهن او نقش مى بندد، به طورى كه پژوهش ها نشان مى دهد كسانى كه در كنكور سراسرى قبول مى شوند، سال ها پس از آن به دنبال مطالعه كتاب نمى روند.»

* منبع غنى تغذيه افكار و انديشه

كارشناسان معتقدند: در برخى مقاطع سنى، مانند نوجوانى علاقه به مطالعه شدت مى گيرد. اين كه چگونه بايد شرايط و زمينه رسيدن به علاقه فرد را فراهم كنيم و آيا هر كتابى را مى توان به صرف علاقه مطالعه كرد، سؤالى است كه دكتر حميدى در پاسخ به آن مى گويد: «نقش خانواده در دوره نوجوانى فرد يعنى زمانى كه عطش مطالعه بالا رفته، بسيار مهم است. جمله «همان گونه زندگى مى كنيم كه مى انديشيم»، حاكميت و سلطه افكار بر نحوه زندگى را نشان مى دهد. يعنى نوع بينش آدمى شيوه زندگى او را تبيين مى كند. مطالعه هم يكى از غنى ترين منابع تغذيه افكار و انديشه بشرى است. اعضاى خانواده براى تكميل تجربيات خود نياز دارند با مطالعه، انديشه هاى ديگران را به تفكر خود پيوند بزنند و راه و رسم زندگى را به كمك توانايى فكر پيدا كنند، بنابراين توجه به آنچه مى خوانيم نمى تواند از ديده پنهان شود. يكى از صاحبنظران معتقد است كتاب خوب، كتابى است كه بيشتر به عمل و رفتار خوب شباهت داشته باشد. كتاب خوب نفس را تهذيب مى كند و روح را عروج مى دهد و به تكوين شخصيت خانواده كمك مى كند، بنابراين براى دستيابى شخصيت مثبت بايد آثار مكتوب سازنده و مطلوب را جست وجو كرد و براى يافتن يك كتاب خوب همچون يك دوست خوب بايد با افراد صاحب انديشه و ايده و داراى خلاقيت مشورت كرد.»

* ۲۸ هزار كلمه در روز حرف مى زنيم!

عده اى معتقدند كمتر نوشتن و كمتر خواندن مردم، ريشه در فرهنگ شفاهى دارد. در اين باره دكتر شريفى علاوه بر تأكيد بر وجود فرهنگ شفاهى جامعه، حجم بى سوادان و معضلات اقتصادى خانواده را نيز از دلايل كتاب نخواندن مى داند. «به لحاظ فرهنگى جامعه اى هستيم كه منابع اطلاعاتى مورد نياز خود را نه با مراجعه به كتاب بلكه از طريق سينه به سينه و فرهنگ شفاهى به دست مى آوريم. به طور مثال تلفن يك ابزار قديمى در كشور ما نيست اما وسعت و سرعت گسترش آن تعجب آور است. حجم مكالمات تلفنى در ميان ايرانيان بسيار بالاست و اين امر نشان دهنده رايج بودن مكالمات طولانى در ميان ماست. به طورى كه ساعت ها در ميهمانى ها مى نشينيم و رودررو صحبت مى كنيم. يك زن ايرانى در ۲۴ ساعت، ۲۴ الى ۲۸ هزار كلمه حرف مى زند. اين آمار براى مردان ۱۴ تا ۱۸هزار كلمه در روز است. يعنى حاكم بودن فرهنگ شفاهى، توجه به مكتوبات را كاهش مى دهد. آمار بالاى بى سوادى هم با كم بودن زمان مطالعه در ميان افراد كمك مى كند. مشكلات اقتصادى موجود، پدر و مادرها را به صرف زمان طولانى براى تأمين نيازهاى اوليه خانواده مجبور مى كند و از آنجا كه رفتار آموختنى است تا وقتى پدر و مادرها رفتار مطالعه كردن از خود نشان ندهند، فرزندان آنها چنين رفتارى را بدون مشاهده نمى توانند بپذيرند و درونى كنند.»

* ۱۳ دقيقه كتابخوانى در روز

بالا رفتن سطح سواد و ميزان باسوادان در كشور و امكان دستيابى به امكانات بيشتر، آمار زمان مطالعه را نسبت به سال هاى گذشته افزايش داده است و اين افزايش به گفته كارشناسان كتاب و استناد به آمارها به خوبى در پژوهش ها نمايان است.

«مهدى جهرمى» مديرعامل خانه كتاب در اين باره مى گويد: «متأسفانه آمار روزآمدى درباره ميزان مطالعه وجود ندارد اما پژوهش هاى صورت گرفته، افزايش را نشان مى دهد. آمار سال ۷۹ كه در سطح ملى انجام گرفته بيانگر ميانگين ۱۳‎/۸ دقيقه مطالعه در روز براى زنان و ۱۳ دقيقه مطالعه براى مردان است. آمار ديگرى نيز در سال ۸۳ در سطح استان تهران به دست آمد كه نسبت به سطح ملى وضع بهترى دارد. در اين آمار ۶ درصد مردان و ۳۳درصد زنان كمتر از يك ساعت در روز، ۴۱ درصد مردان و ۳۹ درصد زنان بين يك الى ۲ ساعت در روز، ۱۸ درصد مردان و ۱۸‎/۸ درصد زنان بين ۳ الى ۴ ساعت در روز و ۴‎/۳ درصد مردان و ۸‎/۳درصد زنان هم بيش از ۵ ساعت در روز مطالعه مى كنند. البته استان تهران به خاطر بالا بودن سطح سواد آن نسبت به استان هاى ديگر كشور از آمار بالاترى برخوردار است.»

جهرمى درباره عقيده برخى مبنى بر بالا بودن قيمت كتاب در كشور توضيح مى دهد: «قيمت كتاب با توجه به قيمت آن در كشورهاى ديگر گران نيست. مبالغى را كه در سال براى كيف و كفش و خوراك و پوشاك هزينه مى كنيم، بسيار بيشتر از قيمت يك كتاب است اما چون جايگاهى براى ورود كتاب در سبد خانواده تعريف نشده، تأمين هزينه كتاب براى برخى خانواده ها دشوار به نظر مى رسد.»

جهرمى درباره آمار كتاب هاى منتشر شده در سال جارى نيز مى گويد: «از ابتداى سال ۲۱ هزار و ۹۴۰ عنوان كتاب چاپ شده است. حوزه دين با ۵هزار و ۸۹ عنوان و ادبيات با ۴ هزار و ۲۶۵ عنوان و علوم عملى شامل (فنى و مهندسى، كامپيوتر، باغدارى و غيره) با ۳ هزار و ۱۴۰ عنوان بالاترين آمار را به خود اختصاص داده است.»

* شيوه هاى تشويق به مطالعه

دكتر حميدى درباره شيوه هاى تشويق خانواده و فرزندان به مطالعه مى گويد: «معرفى منابع مفيد و برگزيده بويژه كتاب هاى منتخب سال در گروه هاى سنى مختلف از طريق رسانه هاى گروهى و ارائه شيوه هاى صحيح مطالعه و خواندن زندگينامه بزرگان براى فرزندان و تأكيد بر پديده انفجار اطلاعات و لزوم كسب آگاهى در عصر اطلاعات را مى توان در ترغيب و تشويق خانواده و فرزندان به مطالعه مؤثر دانست.»


منبع: روزنامه - ايران

تعداد بازديد اين صفحه: 723
خانه | بازگشت | ksguest (ksguest)

طراحی، پیاده سازی و اجرا توسط شبکه ملی مدارس ایران ( رشد )

www.roshd.ir Powered By Sigma ITID.