تاريخ و زمان
جمعه 31 فروردين 1403  
  جستجو
  بازديدها
تعداد بازديد از سايت: 1028677
تعداد بازديد اين بخش: 11307
در امروز: 312
اين بخش امروز: 3

  اصطلاحات ادبي
آشنايي با اصطلاحات ادبي6

داستان تو در تو
بعضي از نمونه هاي مشهورتر اين نوع داستان عبارتند از: "هزار و يك شب"، "دگرگونگي" اثر اوويد، "دكامبرون" اثر بوكاچو و "داستان هاي كنتربري" اثر چاسر.. گوته و هوفمان نيز به اين نوع داستان پرداخته اند.
نويسندگان سوييسي سي.اف.ماير و گوتفريد كلر از دست اندر كاران ورزيده در اين زمينه اند. از آثار عمده ي آنان ( Heilige Der1880) اثر ماير و (Das Sinnge dicht 1881) اثر كلر را بايد نام برد.


دلالت ذاتي
دلالت ذاتي از خاصيت آوايي كلماتي سرچشمه مي گيرد كه اداي اصوات آن ها بيان كننده معناي آن هاست مثل چك چك، شُرشُر، هيس، تـَرَق، ...
دلالت ذاتي از جمله ويژگي هاي موسيقايي شعر است كه در انتقال احساس و انديشه شاعر با بهره گيري از هماهنگي بين صوت و معني نقش با اهميت ايفا مي نمايد. استفاده از دلالت ذاتي كلمات با در آميختن و تجمع و تناسب بين اصوات به لحاظ اندازه، حركت، نيرو، و ادا موجب تبلور و انتقال احساس خاصي مي شود. مثلا در بيت:
ستون كرد چپ را و خم كرد راست/خروش از خم چرخ چاچي بخاست
تركيب صداهاي چ و خ به گونه ايست كه صدايي شبيه به شكستن چوب و رها شدن تير از كمان از آن شنيده مي شود.



دوبيتي
دوبيتي يا ترانه، از جهت قافيه همانند رباعي است و تفاوت آن با رباعي در وزن آن ها است . دوبيتي معمولا بر وزن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيل سروده مي شود.
موضوع دوبيتي ها بيان حال و روز شاعر و مشكلات روزانه، آرزوهاي نخستين انسان وگاهي باورهاي فلسفي و مطالب عرفاني است. مشهورترين گويندگان دوبيتي باباطاهر و فايز دشتستاني هستند.
دوبيتي هاي باباطاهر به فهلويات يا پهلويات نيز معروف است.

بابا طاهر مي گويد:
ز دست ديده و دل هردو فرياد
كه هرچه ديده بيند دل كند ياد
بسازم خنجري نيشش ز فولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد


فايز دشتستاني مي گويد:
سحرگاه ز آرزوي شوق ديدار
كشاندم خويش بر بالين دلدار
ادب نگذاشت (فايز)بوسدش لب
همي سودم به زلفش چشم خونبار



دو تلفظي
"دو تلفظي" به كلماتي مي گويند كه در فارسي رايج و معيار، به دو شكل تلفظ مي شوند. ما امروز هم مهرْبان (مهر + بان = دو هجايي) مي گوييم و هم مهرَبان (مه + رَ + بان = سه هجايي، هم چنين است روزْگار (دو هجايي) و روزِگار (سه هجايي).



ذم شبيه به مدح
الحق اين مطرب ما گر چه زند سازي بد / ليكن اين خاصيتش است كه ناخوش خواند
اين بيت صنعت ذم شبيه به مدح دارد. در علم بديع، نكوهشي را به نكوهشي ديگر كه در آغاز به ستايش شبيه باشد استوار كردن را ذم شبيه به مدح گويند.



راوي خودآگاه
راوي خودآگاه، نويسنده اي است كه در ضمن روايت داستان، با خواننده از خصوصي‌ترين مشكلات خود براي نوشتن داستاني كه هم اكنون مي‌خواند، سخن مي‌گويد؛ مثل راوي "تام جونز" (هنري فيلدينگ) و راوي "آتش پريده رنگ" (نابوكوف).



رباعي
كه آغازگر آن رودكي بوده است، عبارت است از چهارمصراع كه مصراع هاي اول، دوم و چهارم آن هم قافيه است و گاه مصراع سوم نيز با ديگر مصراع ها هم قافيه است . رباعي بر وزن لا حول و لا قوة الّا بالله بنا مي شود.
موضوع رباعي عبارت است از مسايل حكمي، فلسفي، شكوه از كوتاهي عمر و گشوده نشدن راز آفرينش و گاه شكايت از دوست و تنهايي و جدايي.
عطار ، مولانا ، بيدل و شيخ ابوسعيد از مشهورترين رباعي سرايان تاريخ ادبيات ايران هستند و نام آورترين آنان عمرخيام است.
از گويندگان رباعي در دوران معاصر بايد از سيدحسن حسيني ، نصرالله مرداني ، وحيداميري و مصطفي علي پور نام برد.


خيام مي گويد:
هرذرّه كه درخاك زميني بوده ست
پيش از من و تو تاج و نگيني بوده ست
گرد از رخ نازنين به آزرم فشان
كان هم رخ خوب نازنيني بوده است


عطار مي گويد:
گر مرد رهي ميان خون بايد رفت
از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
تو پاي به راه در نه و هيچ مپرس
خود راه بگويدت كه چون بايد رفت


مولوي مي فرمايد:
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نكنم ز دوست، تا جان ندهم
از دوست به يادگار دردي دارم
كان درد به صد هزار درمان ندهم



ردالقافيه
صنعت رد القافيه در علم بديع، دوباره آوردن قافيه ي مصراع اول قصيده يا غزلي در آخر بيت دوم است، مانند:
بر لشكر زمستان نوروز نامدار
كرده است رأي تاختن و عزم كارزار
و اينك بيامده است به پنجاه روز پيش
جشن سده طلايه نوروز نامدار
(منوچهري دامغاني)



رديف
رديف از ويژگي هاي شعرهاي سنتي است و آن واژه اي است كه درپايان هر بيت تكرارمي شود. اين تكرار برتأثير موسيقي شعر مي افزايد و در انسجام شعر موثر است. تكرار، مانند قافيه، تداعي معاني را ممكن مي سازد و موجب تأكيد مي شود. سعدي مي گويد:
اي ساربان آهسته ران كه آرام جانم مي رود / وان دل كه با خود داشتم با دلستانم مي رود
من مانده ام مهجور از او بيچاره و رنجور از او / گويي كه نيشي دور از او دراستخوانم مي رود
رديف مي توانديك يا چند واژه و يا يك جمله باشد.
گوهرخود را هويداكن كمال اين است و بس / خويش را درخويش پيدا كن كمال اين است و بس (حاج ميرزاحبيب خراساني)


رمان گوشه دار
رمان گوشه دار نوعي رمان است شامل يك رشته حوادث كه از لحاظ مضمون، پيوستگي خيلي روشني با هم ندارند. نمونه ي قابل ذكر اين نوع رمان " ژيل بلاس دوسانتيان " اثر لوساژ رمانسي پيكارسك است.



رمانتيك اجتماعي
رمانتيك اجتماعي در آثار كساني چون ويكتور هوگو و ويليام بليك و در ديدگاه هاي خاص آنان نسبت به خوبي فطري بشر و نقش مخرب شرايط ناعادلانه اجتماع و نهادهاي اجتماعي در فساد اخلاقي بشر منعكس مي كند.



رمانتيك عرفاني
رمانتيك عرفاني اعتقاد به وجود جان جهان و منشأ ربوبي روح بشر است كه نزد پاره اي از شعراي رمانتيك نظير وردزورث منجر به ميل شديد به بازگشت به اين مرحله از زندگي روحاني گرديد.



رَوي
آخرين حرف قافيه را گويند، مانند حرف را در "در" و "زر"



زبان شناسي
زبان‌شناسي مطالعه‌ي قانون‌مند زبان است. زبان‌شناسي به شيوه‌ي علمي عمل مي‌كند زيرا رويكردي بي‌طرفانه دارد و نيز شيوه‌ي آن تجربي است. يعني آن‌گونه كه نوآم چامسكي عنوان مي‌كند مطالعه‌ي زبان‌شناسي بر اصل مشاهده، توصيف و تشريح استوار است.
موضوعات عمده‌ي زبان‌شناسي به شرح زير مي‎باشد:
واج شناسي (phonology)
آوا شناسي (phonetics)
نحو (syntax)
معناشناسي (semantics)
تحول زبان (ethimology)
به طور كلي زبان‌شناسي به جاي اداره كردن زبان، به فهم زبان مي‌پردازد و دغدغه‌ي عمده‌ي آن به هر گرايشي كه باشد پاسخ به پرسش‌هاي اساسي زير است: زبان چيست؟ چه گونه عمل مي‌كند؟ وجه اشتراك زبان‌ها چيست؟ چرا زبان تغيير مي‌كند؟ چه گونه ياد بگيريم حرف بزنيم؟ ...



زشت و زيبا
زشت و زيبا همان "مدح شبيه به ذم" است كه به آن "تحويل" هم مي‌گويند. اين صنعت به گونه‌اي‌ست كه در اثناي مدح با استفاده از كلماتي چون وَ اِلّا، اما، جز، ليكن، ولي، مگر، ... سخن را در مدح چنان بياورند كه شنونده در آغاز آن را مذمّت بپندارد و هنگامي كه بيت يا كلام پايان مي‌پذيرد، معلوم شود كه مدح و ستايش است. مانند:
همي به فرّ تو نازند دوستان، ليكن/به بي‌نظيري تو دشمنان كنند اقرار



زنگي گري
اين اصطلاح در يكي ازسال هاي دهه ي 1910م به وسيله ي امه سزر (شاعر و درام نويس فرانسوي اهل مارتينيك) و شاعر و سياستمدارسنگالي لئوپولد سدارسنگور باب شد و به بينش و رويكرد نويسندگان آفريقايي و به ويژه آفريقايي هاي فرانسوي زبان درسال هاي اخير باز مي گردد.
درادبيات نماينده ي نوعي زيبايي شناسي در بازيافت و نگهداشت فرهنگ و حساسيت هاي سنتي آفريقايي است. انديشه ي زنگي گري پس از انتشار "بازگشت به زاد بوم" (1919م) و به دنبال آثار سنگور رواج عام يافت. 



منبع: تبيان



ژانر
ژانر اصطلاحي فرانسوي است براي نوع اثر، زمره و گونه ي ادبي.


تعداد بازديد اين صفحه: 147
خانه | بازگشت | ksguest (ksguest)

طراحی، پیاده سازی و اجرا توسط شبکه ملی مدارس ایران ( رشد )

www.roshd.ir Powered By Sigma ITID.