تاريخ و زمان
پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403  
  جستجو
  بازديدها
تعداد بازديد از سايت: 1033516
تعداد بازديد اين بخش: 121403
در امروز: 518
اين بخش امروز: 87

  زندگي نامه مشاهير
صائب تبريزي
گروه : علوم انساني      رشته : زبان و ادبيات فارسي      گرايش : شعر      تاريخ تولد : 0
 خلاصه : صائب تبريزي، شاعر اوايل قرن يادهم هجري است. وي را شاعر چشمه آئينه ها و باغ هاي پر گل مي دانند. او كه آفريننده دردها و شادي ها بود، يك سراينده زيبا پسند و سوخته دل محسوب مي گردد. در يك كلام مي توان او را از اختران ادبيات ايران دانست. صائب در زمان صفويان زندگي مي كرد، و با شاهان آن سلسله محشور و مأنوس بوده است. صائب تبريزي درشعر و شاعري آن قدرتبحر داشت كه ملك الشعراي عصر رستاخيز هنر ايران گرديد . [خسرو احتشامي هونه گاني، جهان بيني صائب الوهيت اشياء درشعر طراز نو، فرهنگ اصفهان به شماره چهاردهم ، زمستان 1378 ، ص79 ] صائب كه درشعر و سخن خود به شور و شيدايي مولانا ، به شيوايي و رواني سعدي ، به فخامت و استواري كلام حافظ دلبسته بود و درشعر خود به مجموعه اينها نظر داشت و توانسته بود در كارهاي خود نشان دهد كه مي تواند در خط ويژه هريك از اين سه گوينده بزرگ گام هاي استواري بردارد ، او دست شعررا گرفت وبه آسمان برد . صائب كسي به رتبه شعرم نمي رسد ـ دست سخن گرفتم و برآسمان شدم . [محمد علي صاعد ،‌نگاهي تطبيقي به غزلهاي صائب تبريزي و مشتاق «بازگشت» ، فرهنگ اصفهان ، شماره هفتم و هشتم ،‌بهار و تابستان 1377 ، ص112]
 والدين و انساب : نام اصلي صائب، محمد علي بيك است . درباره محل تولد صائب ، قول هاي متفاوتي در دست است. ليكن بيشتر تذكره نويسان او را اصفهاني مي دانند. [دست غيب، صائب افسونگر و طرز سخن او. ص 14 ] به قول دقيق تر، صائب در سال 1010 هجري در تبارزه اصفهان به دنيا آمده است. ليكن او هميشه خود را يك تبريزي مي دانست.[ديوان صائب تبريزي، تصحيح و مقدمه اديبي تهراني، تهران: انتشارات نوين، 1362. ص دو ]
 اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر صائب، ميرزا عبدالرحيم از روساي صنف تجار بود. وي در زمان خود بازرگان محترم و معتبري بود كه به دستور شاه عباس اول صفوي از تبريز به اصفهان كوچ كرده، و در مرحله عباس آباد ساكن شده است. [دست غيب، صائب افسونگر و طرز سخن او، ص 14 ]. خاندان صائب همگي اهل فضل و دانش بودند. صائب در اشعار خود از زحمتهاي پدرش سپاسگزاري كرده است: « هفتاد ساله والد پيري است بنده را- كز تربيت بود به منش حق بي شمار.» [ديوان صائب تبريزي، ص سه ]
 تحصيلات رسمي و حرفه اي : به طوري كه از آثار صائب بر مي آيد. وي علوم و معارف عصر خويش را تحصيل نموده است. او همچنين به خط خويش از روي ديوان شمس تبريزي، اثر جلال الدين مولوي، و خمسه نظامي، چندين نسخه اسنتساخ كرده است. [ دست غيب، صائب افسونگر و طرز سخن او، ص 15 ]. صائب را گاه «‌متبني ايران» مي خوانند. زيرا همانند وي منطق، نكته سنج و باريك بين بوده، و معاني بديع در تحول هاي خود گنجانده است. [دهخدا، علي اكبر، لغت نامه دهخدا، ج 9، زير نظر دكتر محمد معين و دكتر سيد جعفر شهيدي، تهران انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ص 12984 ] از بررسي اشعار صائب بر مي آيد كه وي بسياري از شاعران را نيك مي شناخت، و به سبك، شيوه، الفاظ و مقاصد آنها آشنايي داشته است. همانند كمال الديني اصفهاني، مولوي، حافظ، سعدي، امير خسرو دهلوي، عطار، شيخ آذري، بابا فغاني، لساني و اهلي، طائب، به ويژه آثار و افكار نظيري نيشابوري، كه از شاعران معاصر او بود، آشنايي كاملي داشته است. [دستغيب، صائب. افسونگر و طرز سخن او، ص 15 ]
 خاطرات و وقايع تحصيل : او پس از تحصيلات مقدماتي و كسب معلومات لازم به عزم سفر مكه راهي عربستان شده و پس از آن نيز مدتي را در عثماني سكونت گزيد. وي سپس جهت كسب فيض به زيارت حضرت رضا( ع) مشرف شده، و پس از مدتي به اصفهان مراجعت كرد. ليكن چون قبل از ورود به اصفهان، بعضي حسودان، از او نزد شاه عباس صفوي شكايت كرده بودند. بنابراين صائب مجبور شد كه در سال 1034 به قصد تجارت عازم سفر هندوستان گردد. مسافرت او به هندوستان شش سال طول كشيد. [ديوان صائب تبريزي، ص سه ] او در بين راه مدتي در كابل اقامت ورزيد و مورد توجه ظفرخان والي آنجا قرار گرفت. بعد از مدتي به همراهي ظفرخان به دربار شاه جهان كوركاني رفت.[صوفي، ليلا. زندگينامه شاعران ايراني. چاپ دوم. تهران: انشترات جاجرمي، 1378، ص 192 ] صائب بسياري از شهرهاي هندوستان را ديد و هنگام به تخت نشستن شاه جهان وارد دكن شد. وي در آنجا قطعه اي درباره تاريخ جلوس آن پادشاه سروده است، كه مورد پسند پادشاه كوركاني واقع شده و به صائب، منصب «‌مستعد خاني»‌وصله فراوان داد. صائب در سال 1039 به ايران بازگشت. وي در زمان شاه عباس دوم صفوي به مقام ملك الشعرا رسيد و به همراهي او به سفر مازندران رفت. صائب تبريزي در اين سفر اشعار زيبايي در مورد وصف مناظر سحر آساي آن منطقه سروده است. [دستغيب، صائب، افسونگر و طرز سخن او ]
 استادان و مربيان : در مورد اساتيد و مربيان صائب آورده اند كه صائب ابتدا از حكيم ركن الدين مسعود كاشاني، متخلص به مسيح، كه از افاضل حكما و اطباء و شعراي عصر خود بود، كسب معلومات كرده است. او سپس نزد حكيم شرف االدين حسن شعايي اصفهاني رفته و به تحصيل علوم مشغول گشته است. [ديوان صائب تبريزي، ص سه ]
 وقايع ميانسالي : از آنجائيكه صائب از نظر مذهبي به نحو شاياني تربيت شده بود، تحت تاثير اماكن متبركه قرار گرفت. بدان علت در دوران ميانسالي به اماكن مقدسي همانند مكه مسافرت كرده است. [دست غيب، صائب افسونگر و طرز سخن او، صص5 -14 ]
 زمان و علت فوت : صائب در سال 1081 هجري قمري در اصفهان وفات يافت. وي را در تكيه معروف خودش دفن كردند. [ديوان صائب تبريزي، ص شش ]
 شاگردان : از شاگردان صائب اطلاع چنداني نداريم. ليكن در ميان منابع تاريخي آمده است كه محمد سعيد مازندراني، متخلص به اشرف، و معروف به اشرف مازندراني( پسرمحمد صالح مازندراني)، قطعه اي در تاريخ وفات استاد خود، يعني صائب تبريزي سروده است. آن قطعه با بين زير آغاز مي گردد: «‌كرده بود ايزد عنايت خوشنويس و شاعري- از وجود هر دو كردي افتخار ايام ما.»[لغت نامه دهخدا، ج 9، ص 12984 ]
 آرا و گرايشهاي خاص : صائب دشمن بيان ساده و بي پيرايه است. او خواهان رابطه جاندار و زبان دار با خواننده است، و براي بيشتر كردن احساس و عاطفه اي كه در ذهنش موج مي زند. از بيان صاف و ساده و خبري يك امر و يا يك حادثه پرهيز دارد. اين امر كه خصيصة اصلي سبك هندي مي بشاد، در اشعار صائب به طرز جاليي نمود پيدا كرده است.[دست غيب، صائب افسونگر و طرز سخن او، ص5 ] در بعضي غزليات صائب مي توان يك پيوستگي معنوي ويژه اي مشاهده كرد كه آن غزل را به صورت يك واحد منسجم در آورده است. هنر صائب در مصرع ها و بيت هاي وي نمودار است. او به حدي در اين امر تبحر دارد كه مي تواند امور مورد اعتناي خود را از طبيعت جدا ساخته و در قلمرو صنعت بكار برد و همانا جوهر كار صائب، در همين عنان گسيخته كردن عاطفتي و احساسي خواننده است. او سعي دارد با انتخاب واژه ها و تركيب هاي ويژه متنوع، بيشتر ين تصورات ممكن را بر انگيخته ساخته و به قلب خواننده راه يابد و احياناً وي را و حالت هاي وي را دگرگون سازد. در واقع، كار اصلي شعر صائب همانا نشان دادن حالات مختلف انسان، اعم از غم و شادي و ساير عواطف و احساسات مي باشد. ويژگي ديگر صائب بكار بردن اصطلاحات و ضرب المثل هاي گوناگون در شعر مي باشد، كه گمان مي رود ساخته خود شاعر است. بكار بردن آن اصطلاحات و ضر المثل ها در واقع سبب نيرومندي بيان و تاكيد مطلب و منظور او شده است. صائب دين و عشق ار مقابل هم گذاشته و در آن رويارويي، دومي را بر مي گزيند. شوريدگي و دل سوختگي او نشان مي دهد كه صائب، عشق را دارنده درگاهي والاتر از عقل و مطالبات ديني مي دانسته است. عرفان صائب همچون عرفان مولوي وحافظ بر بنياد تعظيم عشق و تحقير عقل و دين استوار است او گاه به نتايجي دست مي يابد كه پيش از وي دستگير حافظ، مولوي و عطار شده بود.[ دستغيب، صائب افسونگر و طرز سخن او، ص 20-1 ] در شعر صائب فلسفه با عرفان بهم مي آميزد، و شاعر كه مثل صوفي از استدلال مي گريزد، همانند يك واعظ و با كمك تمثيل به استدلال مي پردازد، و در واقع عرفان صائب رنگي از نااميدي خيام دارد. [ديوان صائب تبريزي، ص شش ]

منابـــــــع
ديوان صائب تبريزي، ص سه
دست غيب، صائب افسونگر و طرز سخن او، ص 15

آثار ويژگي
ديوان اشعار صائب دو اوين متعددي دارد، كه شامل غزل، قصيده و مثنوي مي باشد. از آن بين يكي از ديوان هاي وي به زبان تركي است.
كليات اين اثر عبارتست از يك سفينه مملو از مواعظ و آداب، كه جنگي پر از حكمت و امثال بوده است. اكثر ابيات او ضرب المثل شده و در بين مردم متداول است.[لغت نامه دهخدا، ج 9، ص 12984 ]


منبع: ايران شناسي


تعداد بازديد اين صفحه: 169
خانه | بازگشت | ksguest (ksguest)

طراحی، پیاده سازی و اجرا توسط شبکه ملی مدارس ایران ( رشد )

www.roshd.ir Powered By Sigma ITID.