تاريخ و زمان
پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403  
  جستجو
  بازديدها
تعداد بازديد از سايت: 1033471
تعداد بازديد اين بخش: 121398
در امروز: 473
اين بخش امروز: 82

  زندگي نامه مشاهير
منوچهري دامغاني
گروه : علوم انساني      رشته : زبان و ادبيات فارسي      گرايش : شعر      تاريخ تولد : 0
 خلاصه : ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهري دامغاني، از جمله شعراي مشهور ايران در نيمه اول قرن پنجم هجري است . مشهورترين مسمط فارسي را منوچهري سروده است،‌كه با بيت ذيل آغاز مي گردد:خيزيد و خز آريد كه هنگام خزانست- باد خنك از جانب خوارزم روانست. ظاهراً مسمط از مبدعات منوچهري است. زيرا پيدايش از او در اشعار فارسي، اثري از آن ديده نشده است. در شعر منوچهري آثار ايران قديم و كهن جلوه بسياري دارد. او از نوروز، مهرگان، بهمنچه و سده نام مي برد و جشن هاي ايران باستان را مي ستايد.
 والدين و انساب : نام وي، ابوالنجم بن قوس بن احمد منوچهري دامغاني است. گويا تخلص وي از نام منوچهربن قابوس زياري گرفته شده است. [دست غيب، منوچهري دامغاني و جهان شاعرانه او، ص 11 ] منوچهري در دامغان به دنيا آمد. اين امر در اشعار خود وي نيز آمده است: سوي تاج عمرانيان هم برينسان بيامد منوچهري دامغاني. [دست غيب، عبدالعلي، «منوچهري دامغاني و جهان شاعرانه او» پيام نوين، ارديبهشت 1343، ص 12 ] كودكي وي در دامغان گذشت، و بخشي از جواني او در كناره هاي درياي خزر و دامنه هاي البرز به سر آمد. [اثر آفرينان، زندگينامه نام آوران فرهنگي ايران، ج5، زير نظر دكتر عبدالحسين نوايي، تهران انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1380،ص 295 ]
 اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : دوران حيات دامغاني( نيمه اول قرن پنجم هجري)، دوره رونق حكومت غزنويان است.[دست غيب، منوچهري دامغاني و جهان شاعرانه او، ص 11 ].
 تحصيلات رسمي و حرفه اي : از اوايل زندگي منوچهري اطلاعي در دست نيست. جز آنكه آورده اند، او در ايام كودكي چنان زيرك و زرنگ بود كه هر نوع شعري را به بديهه مي گفت. همين حدت ذهن و ذكاء بسيار او باعث شد كه در اوان جواني به آموختن ادب عربي، حفظ اشعار شعراي بزرگ تازي گوي بپردازد و بر احوال و آثار شاعران پارسي احاطه يابد. منوچهري علاوه بر زبان فارسي به زبان عربي نيز مسلط بود. او همچنين به نجوم، دين، طب، نحو،تاريخ و اساطير نيز احاطه داشت. همچنانكه خود گويد:«‌من بدانم: علم ديني و علم طب و علم نحو- تونداني: دال و ذال و راء و زاء و سين و شين»[ دست غيب، منوچهري دامغاني و جهان شاعرانه او، صص 4-13 ]
 استادان و مربيان : در مورد اساتيد و مربيان ابوالنجم منوچهري اطلاعي در دست نداريم. ليكن در آن باره آورده اند كه منوچهري، شضاگرد ابوالفرج سگزي بوده است. اما مي توان در صحيح بودن اين خبر، ترديد داشته و شك نمود.[لغت نامه دهخدا، ج13،ص19178 ] همچنين خبر ديگري را نيز كه با گمان و حدس همراه است نقل كرده و اذعان داشته اند كه منوچهري ظاهراً شاگرد عنصري بوده است. [اثر آفرينان، ج5،ص295 ]
 زمان و علت فوت : منوچهري زياد عمر نكرد. گويا مرگ وي در زمان جواني و در سال432هجري رخ داده است. [دست غيب، منوچهري دامغاني و جهان شاعرانه او، ص12، لغت نامه دهخدا، ج13، ص 19179]
 مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : تخلص شاعر مورد نظر به « منوچهري» به دليل انتساب وي به قلك المعالي منوچهربن شمس المعالي قابوس بن وشمگير است. منوچهري در آغاز كار، در دربار آن امير زياري به سر مي برد. پس از فوت امير منوچهر، منوچهري به ري رفته و مدتي در ملازمت طاهر دبير، حاكم ري به سر برد. به دنبال آن در سال 426 ق سلطان مسعود غزنوي او را به دربار خود فرا خوانده است. [اثرآفرينان، ج5، ص 295 ]
 شاگردان : از شاگردان منوچهري دامغاني اطلاع چنداني نداريم. ليكن آورده اند كه از ميان شاعران بعد از او، لامعي گرگاني كار او را در سرودن مسمط دنبال كرده است.[ لغت نامه دهخدا، ص19179 ]
 همفكران فرد : منوچهري دامغاني با سلطان مسعود غزنوي احك: 432-387 ه.ق معاصر بود. و بيشترين دوران زندگي خود را در دربار سلطان گذرانيد. چون در آن دربار وزير دانش پرور و دانش دوستي به نام احمد بن عبدالصمد از او حمايت مي كرد. منوچهري به دليل پرداختن به سبك خراساني، و نام آوري در آن شيوه، مي تواند هم عنان شاعران بزرگي همچون رودكي، فرخي، عنصري، دقيقي و كسائي مروزي تلقي گردد. [دست غيب، منوچهري دامغاني و جهان شاعرانه او، صص 24-9 ] شعراي معاصر منوچهري نيز بزرگاني همانند زينبي علوي و عجدي بوده اند. [اثر آفرينان، ج5، ص 295 ]
 آرا و گرايشهاي خاص : شيوه شعر منوچهري، شيوه خراساني ( تركستاني) است. مهمترين خصيصه اين سبك، رسا بودن(بلاغت) و كوتاهي لفظ و فشردگي معني است. شاعر در مايه قصيده، و گاهي در ميايه مسمط ( كه از ابتكارات خود اوست) ترانه سرايي مي كند. وي در اين موارد توانايي بسياري دارد.[همان،ص25 ] منوچهري هم مانند حافظ «مي» را در آزماينده گوهر انساني مي داند، هر چند مانند حافظ به نتايج عرفاني نمي رسد و به اين لحاظ به خيام بيشتر نزديك است. منوچهري «مي» را زداينده اندوه ها و ناراحتي ها زندگاني و قانون شفا مي داند.[همان،ص29 ] جهان منوچهري، جهان صبوحي زدگان خرم دل، شيدايان گل پرست و دوستداران طبيعت عريان و گسترده است[همان ]. اندوه فلسفي در جهان او راه ندارد. وي شاعري تشبيه ساز بود، كه توصيف هاي تازه و سرشاري از بدايع طبيعت را به دست داده است.[همان،ص 30 ] تشبيهات منوچهري در قصيده معروف« شبي فرو هشته بدامن» زنده، گهرمند، ذهن گرا، شيوا و هيجان انگير مي باشد.[همان،ص 31 ] ظاهراً مسمط از مبدعات منوچهري است. زيرا پيش از او در اشعار فارسي، اثري از آن ديده نشده است. شايان ذكر است، تسميط در شعر، با نوع خاصي كه منوچهري بنام مسمط ايجاد كرده بود، متفاوت است.[لغت نامه دهخدا، ج13،ص19179 ] مدح هاي منوچهري از آيت هاي شاعرانه او نصيبي دارد. همانا نوا انگيزي و تازگي تشبيهات و استعارات و ي در آنها مشاهده مي شود. سليقه منوچهري در مدح ممدوح غالباً بر اين اصل بنا شده است كه شادي و طرب زندگاني را براي او آرزو كند و گاهي نيز از دانس و يادگيري ممدوح ستايش نمايد. [همان، ص22] منوچهري وقتي به مدح ممدوح مي پردازد، باز هم از عوامل طبيعت استفاده كرده ، و به منظره اي مي پردازد كه از طراوت و تازه گي بهره مند است.[دست غيب، منوچهري دامغاني و جهان شاعرانه او، ص21 ] در شعر منوچهري، آثار ايران قديم و كهن جلوه بسياري دارد، حتي او از «‌نوروز»‌، «مهرگان»، «بهمنجه» و «سده» نام مي برد و جشن هاي ايران باستان را ستايش مي كند.همان،ص 18 ، از سوي ديگر نام پرده ها و آهنگ ها كه در شعر منوچهري آمده است، نشان دهنده توجه شاعر به موسيقي است. اساساً شعر منوچهري با طبيعت موسيقي بسيار نزديك است.[ همان،ص 19]، بدان علت دائم از نام ابزار و وسيله هاي موسيقي، نام پرندگان، هماهنگي درختان و سبزه ها و گل ها و پرندگان، و آهنگ هاي موسيقي سخن مي داند.[همان،ص20 ]

منابـــــــع
لغت نامه دهخدا، ج13،ص19178
اثر آفرينان، ج5،ص295
دست غيب، منوچهري دامغاني و جهان شاعرانه او، ص12، لغت نامه دهخدا، ج13، ص 19179

آثار ويژگي
ديوان اشعار

منبع: ايران شناسي


تعداد بازديد اين صفحه: 275
خانه | بازگشت | ksguest (ksguest)

طراحی، پیاده سازی و اجرا توسط شبکه ملی مدارس ایران ( رشد )

www.roshd.ir Powered By Sigma ITID.