تاريخ و زمان
دوشنبه 24 ارديبهشت 1403  
  جستجو
  بازديدها
تعداد بازديد از سايت: 1063498
تعداد بازديد اين بخش: 11850
در امروز: 2159
اين بخش امروز: 4

  داستان
آموزش داستان نويسي 2

ويژگيهاي يك قصه خوب كدامند؟
دربخش قبلي در مورد عناصر لازم براي ورود به عرصه هنر ، چگونگي قدم گذاردن به عرصه هنر داستان نويسي و شرايط لازم براي مرود به اين عرصه ، سخن گفتيم. اينك و در اين مقال ، به ويژگيهايي كه يك قصه خوب مي بايست داشته باشد ، مي پردازيم.
در اين مورد به طور خلاصه مي توان به ويژگيهاي زير اشاره نمود:

1) - خدا محوري:
يك قصه خوب قبل از هر چيز بايد خدا محور باشد. يعني در همه جاي آن خدا حضور داشته باشد. معني اين حرف آن نيست كه جا و بيجا، با مناسبت يا بي مناسبت نام خدا يا آيا ت قرآن را بياوريم ، بلكه بدان معنا ست كه نشان دهيم قصه از يك تفكر توحيدي سرچشمه گرفته و جوشيده است. علاوه بر اينكه به غير از نشان دادن ارزشهاي عالي انساني به خواننده برسانيم كه محور عالم وجود خداست و سرچشمه همه خيرها و فيوضات اوست و انسانها در اين ميان وسيله اي بيش نيستند و هر چه نيكي و خوبي هم كه از قهرمانان و شخصيتهاي بزرگ داستان سر مي زند همه از طرف خدا بوده و آنها تنها واسطه اي بوده اند كه خدا اين توفيق را به آنان داده در خدمت همنوعان خود باشند.


2) - عبرت انگيزي:
خداوند يكي از ويژگيهاي عمده قصه هاي قرآني را «عبرت انگيزي» ذكر كرده است.
«لقد كان في قصصهم عبره لاولي الالباب»
و اين ويژگي آن قدر مهم است كه اگر داستاني فاقد آن باشد، يعني صرفا براي سرگرمي و تفريح خواننده يا به شگفتي انداختن او نوشته شده باشد، از نظر ما چيزي در حد يك لطيفه يا معماست و نبايد اسم قصه را روي آن گذاشت بنابراين قصه نويس هاي مسلمان هرگز نبايد صرفا براي سرگرم ساختن و تفنن خواننده دست به قلم ببرند؛ چون در اين صورت، حداقل اجر معنوي از اين كار نخواهند برد.


3) - كشش ، جذابيت وگيرايي:
قصه اي كه جذاب و گيرا نباشد و نتواند تا آخرين لحظات خواننده را همراه خود بكشد ولو با بهترين پيام و محتوي، قصه موفقي نخواهد بود، قصه خوب قصه اي است كه اين هر دو يعني محتوا و پيام و كشش و گيرايي را با هم داشته باشد؛ و نمي توان به صرف داشتن يك محتواي خوب، جذابيت و گيرايي را ناديده گرفت.


4) - طبيعي و منطقي و قابل قبول بودن روال داستان:
قصه بايد طوري نوشته شود كه خواننده بتواند ماجراهاي آن را باور كند. يعني اصل علت و معلول به دقت در قصه رعايت شود به طوري كه هر ماجرا نتيجه طبيعي ماجراهاي قبلي و مؤثر در ماجراهاي بعدي باشد، و طوري زمينه لازم براي وقوع ماجراها فراهم شود كه خواننده در محتمل بودن آن شك نكند.


5) - گزيده گويي:
حاشيه روي زياد از حد، خارج شدن از موضوع اصلي قصه، وپرداختن به مسائل فرعي كه چندان نقشي در پيشبرد قصه ندارد، باعث كسل شدن خواننده و خارج شدن رشته كلام از دست او مي شود.


6)- نثر يا زبان قصه:
نثر يا زبان قصه بايستي متناسب با موضوع قصه و نيز گروه و قشري باشد كه براي او مي نويسيم.


7) - عفت قلم:
نويسنده مجاز نيست تحت اين عنوان كه «حرفي كه از دهان شخصيتهاي داستان بيرون مي آيد متناسب با تيپ و خصوصيات اجتماعي آنان باشد يا؛ بيان اين حرفهاي غير اخلاقي ، داستان را طبيعي و ملموس تر جلوه خواهد داد.»
سخنان زشت و موهن را حتي از زبان آنان ، در نوشته اش بياورد. در صورت لزوم بايستي غير مستقيم و در لفافه به بيان اين موضوع پرداخت.
بطور كلي يك قصه خوب داراي ويژگيهاي زير است :
خدامحوري ، عبرت آموزي ، كشش و جذابيت ، منطقي و عقلاني بودن ، گزيده گويي ، نثر متناسب ، عفت قلم و كلام ، تقوي ، پرداختن به ريشه ها و يكدست بودن نوشتار.


8) - تقوي در نوشتن:
نويسنده مجاز نيست محور داستانش را روي سوژه هاي صرفا جنسي و شهواني قرار دهد، و در قصه هاي معمولي نيز مجاز نيست به بهانه طبيعي و ملموس تر جلوه دادن قصه، به ذكر صحنه هاي جنسي يا توصيف اندام و ريزه كاري هاي صورت زنان بپردازد. و در هر حال بايد توجه داشته باشد كه قصه هاي او را ممكن است افراد گوناگون با افكار و روحيات مختلف و در سنين مختلف بخوانند و اگر خداي ناكرده قصه او باعث بيدار شدن غرايز جنسي خفته اي حتي در يك نفر، يا تشديد آن در فرد ديگري بشود، عواقب ناشي از آن مستقيما متوجه نويسنده قصه خواهد بود و او در پيشگاه خدا و خلق خدا بايد پاسخگو باشد.


9) - برخورد ريشه اي با مسائل:
قصه خوب تنها به بيان سطحي درد ها نمي پردازد بلكه ريشه اي با مسائل برخورد مي كند و عمق آنها را نشان مي دهد. به عبارت ديگر علتها را هدف قرار مي دهد، نه معلولها را!
او از معلولها به علتها مي رسد، نه آنكه در معلولها در جا بزند و احيانا آنها را به عنوان علت نيز معرفي بكند. البته اين كار بايد بسيار ظريف و هنرمندانه صورت بگيرد. همچنين وظيفه قصه نويسي تنها بيان دردها نيست بلكه بايد چاره درد را كه همان پياده شدن صحيح احكام اصيل اسلامي در سراسر جهان است را نيز بيان كند. در غايت بيش از آنكه محرك احساس باشد، راهگشا و راهنما و مرشد باشد.


10) - يكدست بودن نوشته:
به اين معني كه يك نوع هماهنگي و ارتباط دقيق بين تمام اجزاء قصه (مقدمه ، ماجراها ، شخصيتها ، محيط ، پايان و گره گشايي و...) وجود داشته باشد، و نوشته در طول كار ، دچار نوسانهاي نابجا نشود. 


منبع: تبيان


تعداد بازديد اين صفحه: 142
خانه | بازگشت | ksguest (ksguest)

طراحی، پیاده سازی و اجرا توسط شبکه ملی مدارس ایران ( رشد )

www.roshd.ir Powered By Sigma ITID.