تاريخ و زمان
دوشنبه 24 ارديبهشت 1403  
  جستجو
  بازديدها
تعداد بازديد از سايت: 1063498
تعداد بازديد اين بخش: 11850
در امروز: 2159
اين بخش امروز: 4

  شعر
وظيفه شاعر

مساله ديگر، وظيفه شاعر در قبال زبان است كه قرن ها وجود داشته و پس از او نيز تداوم خواهد داشت.
ما نمي‌توانيم به دلخواه خود اين قرار دادها راطوري شكل دهيم كه پيوند نسلهاي آينده با ميراث ادبي شان بريده شود.
اگر شاعران ما به همان اندازه كه در حوزه خيال و موسيقي نوآوري كرده اند در زبان هم كرده بودند، زبان ادبي ما آنقدر متحول مي شد كه ما حتي ديگر قادر به فهم شعر مولوي و حافظ و بيدل هم نبوديم چه برسد به شاعران كهن تري چون فردوسي و ناصر خسرو.

مي توان گفت بر خلاف خيال ـ كه در آن نو آوري اصل بود -در دستور زبان حفظ سنت شرط است و نو آوري فقط آنگاه پذيرفتني خواهد بود كه به رسايي و تاثير كلام بيافزايد يعني شاعر در قبال آنچه از دست داده، چيز بزرگتري بدست آورده باشد.

ما نمي‌توانيم به دلخواه خود اين قرار دادها راطوري شكل دهيم كه پيوند نسلهاي آينده با ميراث ادبي شان بريده شود.
و نكتة ديگر اين است كه قرار دادهاي زبان، در طول زمان و به تناسب مقتضيات شكل گرفته اند.

بر شكل گيري اين قراردادها، اصولي كلي حاكم است؛ اصولي بر مبناي رسايي، زيبايي، ايجاز، سهولت تلفظ، و .... كه دانش زبان شناسي تا حد زيادي توانسته اين اصول را مدون كند و نشان دهد كه چرا مثلاً فارسي زبانها عادت كرده اند كه كلمه دانشمند را با «ان» جمع ببندند و كلمه روز را با «ها».

بحث در اين اصول كلي كه ريشه قرار دادهاي زباني از آنها آب مي خورد، در اين جا مورد نظر ما نيست؛ فقط مي خواهيم اين را ياد آور شويم كه بدون توجه به اين اصول، هيچ تصرفي در اين قراردادها موفق و پايدار نخواهد بود .

طرزي افشار ، يكي از شاعراني است كه رغبت فراواني به صرف كردن اسمها و صفتها به شكل فعل داشته و در شعرش به وفور به فعلهايي چون «درسيدم» (= درس خواندم)، «فرنگيدم»، (به فرنگ رفتم)، «بنگاهم»، (نگاه كنم) و ... بر مي خوريم كه بيشتر از روي تفنن و هنر نمايي آمده اند نه بنا بريك نياز عميق زباني.


بحث در اين اصول كلي كه ريشه قرار دادهاي زباني از آنها آب مي خورد، در اين جا مورد نظر ما نيست؛ فقط مي خواهيم اين را ياد آور شويم كه بدون توجه به اين اصول، هيچ تصرفي در اين قراردادها موفق و پايدار نخواهد بود . چنين است كه نه براي شاعر هويتي در خور فراهم آورده اند و نه شعرش را تاثير ويژه‌اي بخشيده اند. تصرف در دستور زبان اگر از سر تفنن و نا آگاهي باشد، چنين نتيجه اي دارد. بسيار فرق است بين آن كه اسم و ضمير را از صفت بازنشناسد و براي آنها هم صفت تفضيلي بياورد با مولوي دانشمند كه مي خواهد بگويد «من از مي مست كننده تر هستم» ولي به جاي صفت «مست كننده »، خود اسم باده را مي آورد و به اين ترتيب اين اغراق را شدت مي بخشد:

اي مي ! بترم از تو ، من باده ترم از تو

پر جوش ترم از تو ، آهسته كه سر مستم 



منبع: تبيان


تعداد بازديد اين صفحه: 170
خانه | بازگشت | ksguest (ksguest)

طراحی، پیاده سازی و اجرا توسط شبکه ملی مدارس ایران ( رشد )

www.roshd.ir Powered By Sigma ITID.